سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را گفتند خردمند را براى ما بستاى فرمود : ] خردمند آن بود که هر چیزى را به جاى خود نهد . [ پس او را گفتند نادان را براى ما وصف کن ، گفت : ] وصف کردم . معنى آن این است که نادان آن بود که هر چیز را بدانجا که باید ننهد ، پس گویى ترک وصف ، او را وصف کردن است چه رفتارش مخالف خردمند بودن است . ] [نهج البلاغه]
چشم بلورین
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 2743
بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 12
........... درباره خودم ...........
چشم بلورین
فریاد

........... لوگوی خودم ...........
چشم بلورین
..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
تازه.نو.چشم.بهار.دستها.صبور.فصل.عاشق . حسین منزوی . سنگ.بر میگردی.خالی.یادگاری .
............. بایگانی.............
خرداد 1388

............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • آخرِ خط_شروعی نو!!!

  • نویسنده : فریاد:: 88/3/21:: 5:9 عصر

    تمام می شوم از نو

    تمام

    مثل خالیِ خیال و خواب

    مثل وقتی که گم شدم

    مثل وقتی که گم شدی

    مثل وقتی که گم شدیم!

    یادت هست؟!

    دست هایت بوی باران می داد و چشمانت عطر زندگی را در سرم پر می کرد

    هر بار به آسمان دو چشمت نگاه می کردم

    تنها تصویر کوچک خود را می دیدم

    که میان چشمه ای زلال

    شناور بود

    و من غرق شدم

    فرو رفتم

    باز هم خودم را فراموش کردم و دل باختم!

    بی آنکه باور کنم تو هم آنی نبودی که شناختم! بزرگ مردِ کوچک!


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ